Saturday, July 11, 2015

متاسفانه من در كنكور سراسرى كشور رتبه نهم را كسب كردم!


اگر خوب به دوران كودكي خود فكر كنيم يادمان مي آيد البته حتما همه ما در دوران كودكي اينطور بوديم كه آرزو داشتيم كه يك روز بزرگ  بشيم و بريم دانشگاه تحصيل كنيم و مثلا براي خودمان كسي بشيم و زياد هم راستش توي اين باغها نبوديم كه حالا چندم بشيم مهم اين بود كه بالاخره يك رشته اي قبول بشيم و راه به دانشگاه پيدا كنيم و بعد از چند سال مدرك ليسانسي داشته باشيم من كه اين لحظات را داشتم وخوب يادم است كه وقتي كه اسم خودم را در روزنامه ديدم چقدر خوشحال شدم حالا ديگه رتبه برام مهم نبود البته كسايي هم بودند كه براشون مهم بود كه رتبه اول تا 10 كنكور را كسب كنم و وقتي هم كه قبول ميشدند همه با ديد خيلي سطح بالا بهشون نگاه ميكردن كه اين نفر خيلي مخ است و كلي بارش بوده و...

اما الان بعد از ساليان يك خاطره دردناك ميخوام براتون تعريف كنم كه باورتون نميشه كه نفر تازه نفر هفتم كنكور سراسري بشه و بگه من متاسفم اگر ميدونستم شركت نميكردم آخه ديگه توي اين مملكت طاعون زده چي باقي مونده در درس خواندن ديگه ارزش داره و نه هنرمند ونه ورزشگار و نه حتي انسانيت هيچ ارزشي باقي نمانده و همه چيز فنا ونابود شده 
چند وقت پيش تلويزيون را اتفاقي باز كردم چون هيچ وقت علاقه اي به اين صدا وسيما ندارم كه نگاهش كنم ولي همينطور كه روشن كردم ديدم كه دارن با يك دانشجو مصاحبه ميكنن وايستادم گوش بدم ببينم چي ميگه و يك جمله عجيبي به گوشم خورد كه برام سوال انگيز شد نفر گفت: «اگر این را اول سال اعلام می‌کردند من امتحان کنکور نمی‌دادم. من برای فوق‌لیسانس و مدیریت اجرایی امتحان دادم و متأسفانه رتبه نهم در کشور را کسب کردم».
خبرنگار می‌پرسد: «چرا متأسفانه؟»
 دانشجو در جوابش با ناراحتي گفت: «چون من رتبه9 هستم، ولی من با رتبه 9 نمی‌توانم به‌صورت روزانه در دانشگاه تهران ثبت‌نام کنم. به من می‌گویند ظرفیت نداریم و باید به‌صورت شبانه بروم پول بدهم ثبت‌نام کنم».

يكي ديگه گفت من رتبه 17 را در كشور كسب كردم ولي متأسفانه فکر نکنم با رتبه 17 بتوانم انتخاب رشته بکنم چون می‌گویند ظرفیت نداریم
واقعا برام عجيب بود اصلا باورم نميشد كه ما داريم به كدام سمت ميرويم توي مملكتي كه ديگه براي رتبه نهم و هفدهم جا نباشه براي كي جا باز است معلوم است براي كي براي بسيجي هاي سانديس خور كه با سهميه بسيج و جانباز و... وارد دانشگاه ميشن و حتي اسم خودشون را هم بلد نيستن بنويسن اينقدر بيسواد هستند كه اول بايد برم مكتب و الفبا ياد بگيرن اما توي اين نظام بسييج مدارانه و سانديس خور دانشگاه هم به گند كشيده شده.
يكي نيست از اين مثلا صاحبان مملكت كه بيشتر قاتلان جوان ايراني هستند بپرسه كه پس آينده جوانان ايران چه ميشود؟ اين همه هوس و استعداد چه ميشود؟
چرا به نخبگان ايران كه ميرسد كساني كه واقعا تلاش ميكنند و زحمت ميكشند جا در دانشگاه نيست ولي براي آقا زاده هاي بيسواد خودتان تا بخواهي صندلي خالي و بورسيه وجود دارد!
بعد از ديدن اين مصاحبه به اين جوان واقعا حق دادم كه تاسف بخورد كه در كنكور شركت كرده واصلا رتبه اي كسب كرده اما يك نكته هميشه هست كه نبايد نا اميد شد و بايد حق را گرفت و برخاست ومغلوب اين ظلم ونا عدالتي نشد 
وحق گرفتني است ونه دادني و تسليم و سكوت براي ما جوانان ايران شايسته نيست.

0 comments :

Post a Comment